اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عصر

نویسه گردانی: ʽṢR
عصر. [ ع ُ ] (ع اِ) روزگار و دهر و زمانه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عصر [ ع َ / ع ِ / ع ُ ص ُ ] .رجوع به عصر شود. || نماز دیگر. (منتهی الارب ). نماز عصر. رجوع به عَصر شود. || جای پناه و رهائی . (منتهی الارب ). منجاة. (اقرب الموارد). || جاء لکن کلم یجی ٔ لعصر؛ آمد ولی آنگاه که باید بیاید نیامد. نام ما نام لعصر؛ پیوسته و هنوز خفته است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اثر واژه ای عربی است و پارسی جایگزین آن دو واژه این است: تیپِل (کردی: ته پل)
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: پَدا ویستاریک (پَدا= اثر؛ سنسکریت + ویستار از سنسکریت: ویستارینَ= تاریخ + پسوند پهلوی «یک»)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته...
فردی ( حقیقی یا حقوقی ) که بر روی پروژه تاثیر ( مثبت یا منفی ) می گذارد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.