عصر
نویسه گردانی:
ʽṢR
عصر. [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیدبن وائلةبن جاریةبن ضبیعة. جدی است جاهلی و بطنی از بلی را تشکیل میدهد. و آن را بکسر «ع » و ایضاً بفتح «ع » و«ص » نیز خوانده اند. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اثر واژه ای عربی است و پارسی جایگزین آن دو واژه این است:
تیپِل (کردی: ته پل)
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است:
پَدا ویستاریک (پَدا= اثر؛ سنسکریت + ویستار از سنسکریت: ویستارینَ= تاریخ + پسوند پهلوی «یک»)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته...
فردی ( حقیقی یا حقوقی ) که بر روی پروژه تاثیر ( مثبت یا منفی ) می گذارد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.