اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عضاد

نویسه گردانی: ʽḌAD
عضاد. [ ع ِ ] (ع مص ) به معنی مصدر مُعاضدة است . (از ناظم الاطباء). رجوع به معاضدة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حسین آزاد. [ ح ُ س ِ ن ِ ] (اِخ ) دهلوی (محمد...) ملقب به شمس العلماء. درگذشته ٔ 1330 هَ . ق . او راست : «آب حیات » که تذکره ٔ شعرای هند است . (...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هستی آزاد. [ هََ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) وجود مطلق . (آنندراج ). رجوع به هستی شود.
شاید شما نیز این خبر را دریافت کرده اید: بزرگترین آرزوی رئیس دانشگاه صنعتی شریف دکتر رضا روستا آزاد روستا آزاد با اشاره به سوالی که از وی د...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قریۀ است در 2 تا 3 کیلومتری شهر غزنی در کنار بزرگراه جنوب افغانستان که بنام فرد شناسی بنام آزاد خان یاد میشود که در سالهای تقریباً 1240 هجری شمسی در ا...
"دکتر اسد الله آزاد در عمر پربار خود ده‌ها اثر تألیف و ترجمه کرد و می‌توان وی را یکی از تأثیرگذارترین حوزه‌ کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران دانست. ا...
میر غلام‌علی بن نوح حسینی واسطی معروف به آزاد بلگرامی شاعر، عارف، ادیب و مورخ اهل هندوستان بود. زندگی‌نامه[ویرایش] وی در ۲۵ صفر ۱۱۱۶ (۱۸ ژوئن ۱۷۰۴) در...
اسدالله آزاد در سال 1326 در زاهدان در خانواده ای کاملا فرهنگی دیده به جهان گشود پدر ایشان از بنیانگذاران آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان بودند و ماد...
غلامعلی آزاد. [ غ ُ ع َ ی ِ ] (اِخ ) حسینی واسطی بلگرامی ، متوفی به سال 1200 هَ . ق ۞ . او راست :1- الدیوان الاول که دیوان شعر است و تألی...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.