عطار
نویسه گردانی:
ʽṬAR
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب محمدبن حسین عطار حلبی دمشقی ، ریاضیدان قرن سیزدهم هجری است . وی به سال 1177 هَ . ق . در دمشق متولد شد. سپس به ازهر رفت و به سال 1243 هَ . ق . به مرض طاعون در دمشق درگذشت . او را لقب «ممرس » بود و در علوم ستاره شناسی و حساب و ریاضیات دست داشت . از جمله ٔ آثار اوست : رساله ٔ حساب المیاه . رساله ٔ الرمی بالقنبرة و الطوب .رساله ٔ فن القبان . (ازالاعلام زرکلی از روض البشر).
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب عمربن طه بن شهاب احمد عطار، از فقیهان شافعی دمشق است . وی به سال 1242 هَ . ق . در دمشق متولد شد و به سال 130...
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب فریدالدین ابوحامد محمدبن ابی بکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری ، شاعر و عارف مشهور ایرانی در قرن ششم و آغاز قر...
عطار. [ ع َطْ طا ] (اِخ ) لقب محمدبن حسن بن مقسم بن یعقوب عطار، از قراء مدینة السلام در قرن چهارم هجری است . رجوع به ابن مقسم در همین لغ...
علی عطار. [ ع َ ی ِ ع َطْطا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن داودبن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی . در المختصر نووی لقب او علاءالدین و کنیه اش اب...
ابن عطار. [ اِ ن ُ ع َطْ طا ] (اِخ ) ابوالخیر مسیحی بن ابی البقا. طبیب نصرانی نیلی . او بزمان ناصر خلیفه ٔ عباسی میزیسته و طبیب مخصوص خلیفه ...
ابن عطار. [ اِ ن ُ ع َطْ طا ] (اِخ ) ابوالقاسم . ادیب و شاعر اندلسی اشبیلی ، معاصر با فتح بن خاقان مؤلف قلائدالعقیان .
ابن عطار. [ اِ ن ُ ع َطْ طا ] (اِخ ) ابوعبداﷲ قرطبی . شاعر. اکثر عمر خویش بسیاحت بلاد گذرانیده و چندی در تونس بوده است .
حسن عطار. [ ح َ س َ ن ِ ع َطْ طا ] (اِخ ) ابن محمد مصری شافعی شیخ جامع ازهر، مکنی به ابوالسعادات . درگذشته ٔ 1250هَ . ق . او راست : حاشیه بر جو...
حسن عطار. [ ح َ س َ ن ِ ع َطْطا ] (اِخ ) رجوع به حسن بن زیاد و حسن همدانی شود.
حسن عطار. [ ح َ س َ ن ِ ع َطْ طا ] (اِخ ) رجوع به تاج الدین شود.