گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عطسه کردن نویسه گردانی: ʽṬSH KRDN عطسه کردن . [ ع َ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عارض شدن عطسه . (فرهنگ فارسی معین ). عطسه دادن . عطسه زدن . خفیدن . زفرافیدن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود