اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عطل

نویسه گردانی: ʽṬL
عطل . [ ع ُ/ ع ُ طُ ] (ع ص ) زن بی پیرایه ٔ بی زیور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اسب و شتر بی گردن بند و بی رسن و بی داغ و نشان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد بی ساز و سلاح . (منتهی الارب ). || خالی از مال . || بی ادب . || قوس عطل ؛ کمان بی زه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، أعطال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اتل ولف . [ اِ ت ِ وُ ] (اِخ ) ۞ پادشاه انگلستان از سال 839 تا 858 م .
اتل متل . [ اَ ت َ م َ ت َ ] (اِ مرکب ) بازی باشد کودکان را با جمله هائی مسجع که گویند در آن بازی . و آن جمله ها به اتل متل توته متل ، آغاز ش...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.