گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عظر نویسه گردانی: ʽẒR عظر. [ ع َ ] ۞ (ع مص ) ناپسند داشتن چیزی را. || پر کردن مشک را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی عذر به دست آوردن عذر به دست آوردن . [ع ُ ب ِ دَ وَ دَ ] (مص مرکب ) بهانه پیدا کردن جهت اعتذار. راه فرار یافتن برای گناه که مرتکب شده است . آتشکده فارس آذر فرنبغ فرنبغ. [ فَ رَم بَ ] (اِخ ) از: فَر(به معنی شکوه ) + بغ (به معنی خدا). نام یکی از سه آتشکده بزرگ ایران کهن و به معنی آتش شکوه خدایی است. محل این آتشکد... آذر یونانی بیزانسی مادی آذر یونانی سلاح شیمیائی آتش زا بود که امپراطوری روم شرقی/بیزانس در حدود قرن هفتم میلادی بکار می برد؛ آذر یونانی توسط عربها، چینیها و مغولها نیز مور... خواهر اگر از درد و غم خویش صبور است حاضر نبود خار رود پای برادر چون شمع شود آب و به اطراف دهد نور پروانه صفت بر جگر خود زند آذر === عنوان خود را اینجا وارد کنید... آذر تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود