عظمت . [ ع َ ظَ م َ ] (ع اِمص ) عظمة. بزرگی . (غیاث اللغات ). بزرگی و کلانی . (فرهنگ فارسی معین ). || بزرگواری و جاه و جلال و شوکت و حشمت و ابهت و شکوه . (ناظم الاطباء). قدر. (غیاث اللغات ). بزرگی قدر و مرتبه و بزرگواری . (فرهنگ فارسی معین ). ملک . جبروت . ملکوت . علو، تعالی . علاء. علی . اعتلاء. عز. عزت
: کمال عظمت باری جل جلاله نشناسد. (کلیله و دمنه ).
پرتو نور از سرادقات جلالش
از عظمت ماورای فکرت دانا.
سعدی .
|| کبر و نخوت . (فرهنگ فارسی معین ).رجوع به عظمة شود.