عفرین
نویسه گردانی:
ʽFRYN
عفرین . [ ع ِ ] (ع ص ) مرد مبالغه کننده در امور با زیرکی و فطانت و درگذرنده در امور و رسا. (ناظم الاطباء). عفریت . (اقرب الموارد). و رجوع به عفریت شود. ج ، عَفارین . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نوشآفرین انصاری استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر علوم کتابداری و اطلاعرسانی ایرانی است[۱]
او که پدرش دیپلمات وزارت امور خارجه بود در پاییز ۱۳۱۸ د...
جان بجان آفرین تسلیم کردن . [ ب ِ ف َ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مردن . فوت کردن . درگذشتن از دنیا. متوفی شدن .