اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقاب افکن

نویسه گردانی: ʽQAB ʼFKN
عقاب افکن . [ ع ُ اَ ک َ ] (نف مرکب ) عقاب افکننده . آنکه یا آنچه عقاب را بیندازد :
ز پرهای تیر عقاب افکنش
عقابان فزونند پیرامنش .

نظامی .


بسی خون گرو کرده در گردنش
عقابین چنگ عقاب افکنش .

نظامی .


|| کنایه از حلقه بگوش یعنی مطیع و غلام ، چه عقاب بمعنی رشته است که در سوراخ گوش کشند برای انداختن حلقه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به عقاب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.