عقار آدم
نویسه گردانی:
ʽQAR ʼADM
عقار آدم . [ ع ُ رِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نباتی باشد دوائی سفید و به زردی مایل ، گویند بیخ درخت انار صحرائی است . ضماد کردن آن کوفتگی و شکستگی را نافع است و تخم آن قوت باه دهد. (برهان ) (آنندراج ). مغاث . (الفاظ الادویة) (اختیارات بدیعی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.