اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عق-ال

نویسه گردانی: ʽQʼL
عق-ال . [ ع ُ / ع ُق ْ قا ] (ع اِ) علتی است در پای ستور هرگاه برفتار آید ساعتی لنگ کند بعد از آن گشاده گردد، یا خاص است به اسب . (منتهی الارب ). بیماریی است در پای دابه ، هرگاه راه رود، ساعتی آشکار میشود سپس گسترده میگردد، و آن خاص اسب است . (از اقرب الموارد). ازعیوب فرس است و آن تقلص و درهم کشیده شدن عصب در یک پا یا دو پای اوست و در سرما بیش از گرما آزار دهد،و آن از عیوب فاحش اسب است و به کار او صدمه میزند.(از صبح الاعشی ج 2 ص 28). تشنج ریحی . (بحر الجواهر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.