گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عقده گشودن نویسه گردانی: ʽQDH GŠWDN عقده گشودن . [ ع ُ دَ / دِ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) گشودن گره . || مشکل گشودن . حل معضل کردن : گر به دل آزاد بودمی چه غمستی عقده ٔ سودا گشودمی چه غمستی .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود