عق زدن
نویسه گردانی:
ʽQ ZDN
عق زدن . [ ع ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) به دل آشوبه مبتلی شدن . استفراغ کردن . حال تهوع یافتن یا حال استفراغ داشتن . اشکوفه افتادن بر کسی . || گاهی زنان برای نشان دادن انزجار و نفرت خود از چیزی گویند:عق زدم یا داشتم عق میزدم . (از فرهنگ لغات عامیانه ). رجوع به عق و عق شدن و عق گرفتن و عق نشستن شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اغ زدن . [ اُ زَ دَ ] (مص مرکب ) آواز برآمدن از گلو هنگام قی . (یادداشت بخط مؤلف ).