عق گرفتن
نویسه گردانی:
ʽQ GRFTN
عق گرفتن . [ ع ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) حال قی به کسی دست دادن . (از فرهنگ فارسی معین ). تهوع دست دادن . اشکوفه افتادن . || غالباً به معنی مجازی و برای نشان دادن نفرت و انزجار استعمال میشود. (از فرهنگ لغات عامیانه ). و رجوع به عق و عق زدن و عق شدن و عق نشستن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.