گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عکس کشیدن نویسه گردانی: ʽKS KŠYDN عکس کشیدن . [ع َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) منعکس کردن : نتوانم اگر عمر به نظاره شود صرف از ضعف بدن عکس در آیینه کشیدن .درویش واله هروی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود