علط
نویسه گردانی:
ʽLṬ
علط. [ ع ُل َ ] (ع ص ) بی مهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ج ِ عُلطة. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
آلت و تناسل واژه هایی عربی و نر پارسی می باشد و پارسی جایگزین، اینهاست: نرینگی narinegi، نیمور nimur، وسه vasse (پارسی نو)، آبار ãbâr، کیر kir (پهلوی)...
آلت و تناسل واژه هایی عربی و ماده پارسی است و جایگزین آنها این واژه هاست: مادگی mâdegi، کس kos (پارسی نو)، گبها gabhâ (سنسکریت: gabha)، باهاگ bâhâg (س...
ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...
ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...