اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علم

نویسه گردانی: ʽLM
علم . [ ع َ ] (ع مص ) چیره شدن در نبرد. معالمة.(از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || نشان کردن . || شکافتن لب و امثال آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اِ) آفرینش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || آنچه در احاطه ٔ آسمان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). عالَم . (اقرب الموارد). || آنچه بدان بر چیزی راه یابند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
علم بستن . [ ع َ ل َ ب َ ت َ ] (مص مرکب )کنایه از نصب کردن علم است . (آنندراج ) : ز زیر چتر سیاه آید آفتاب بلندعلم به کنگر نیلی حصار بربندد.م...
ماشل علم . [ ش َ ع َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خشکبار است که در بخش خمام شهرستان رشت واقع است و 390 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
عِلم داشتن. (مصدر) دانش داشتن: الف. دارای معلومات (برای مثال، در مورد امور علمی، ادبی، سیاسی، و غیره) بودن. ب. آگاهی داشتن (برای مثال، در مورد آنکه آق...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کاستن از مجهولات و افزودن برآگاهی های بشری بیشتر به معنای حصول نتیجه از فعالیتهای پژوهشی رسمی و اعلام دستاورد آنها در نشریات معتبر علمی است که امروز...
روانشناسان
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
به معنای عام علم شناخت رجال (عربی) یعنی مردان . خصوصاً بزرگ مردان است . اما در معنای اصطلاحی در علوم دینی علم شناخت راویان حدیث است. خصوصاً شناخت صفات...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۳ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.