علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َل ْی ْ ] (ع مص ) بالای سقف برآمدن . (از منتهی الارب ). بالا رفتن و صعود کردن . (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). عِلْی . عُلی ّ. رجوع به عِلْی و عُلی ّ شود. || (اِ) هر جای بلند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (متن اللغة).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رازی ، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی رازی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدرضابن موسی بن جعفر کاشف الغطاء نجفی . رجوع به علی کاشف الغطاء شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدرضا طباطبائی . رجوع به علی طباطبائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدرفیع طباطبائی . رجوع به علی طباطبائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رومی ، مشهور به رضائی . رجوع به علی رضائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد رومی حنفی ، مشهور به پاشماقچی زاده . رجوع به پاشمقچی زاده (سیدعلی افندی ...) و پاشمقجی زاده و مآخذ ذیل شود: معج...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمد زیات . رجوع به علی زیات شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سالم بن ولی الدین ترکمانی الاصل دمشقی المولد حنفی . رجوع به علی ترکمانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد سخاوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سخاوی (ابن محمد...) شود.