اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع ُ لا ] (ع اِمص ) بزرگی و بلندی قدر و بلندی در منزلت . (منتهی الارب ). بزرگی و شرف . (از اقرب الموارد). رجوع به علا شود. || (ص ، اِ) ج ِ عُلیا.(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به علیا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالواحدبن محمدبن عبداﷲبن عبداﷲبن یحیی انصاری سجلماسی جزائری مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی سجلماسی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی ، مشهور به صریعالدلاء، مکنّی به ابوالحسن . وی شاعر بود و در سال 412 هَ . ق . درگذشت . و او را دیوان شع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد دینوری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی دینوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن عبدوس . علی بن عمربن احمدبن عماربن احمدبن علی بن عبدوس حرانی . مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس . رجوع به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدوس . علی بن محمدبن عبداﷲ کوفی نحوی ، مشهور به ابن عبدوس . رجوع به ابن عبدوس شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدویه ،مکنّی به ابوالحسین . از روات بود، و نام او در الموشح آمده است . (از الموشح ابی عبیداﷲ مرزبانی ص 207).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ احمدبن زین الدین ، مشهور به زین العرب . رجوع به علی زین العرب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حرث بن رحضةبن عامربن رواحةبن حجربن مصیص بن عامربن لؤی قرشی عامری . رجوع به علی عامری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن حسن بن حسین بن بابویه قمی رازی . رجوع به علی قمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن نصربن سری زاغونی حنبلی ، مکنّی به ابوالحسن . متولد در 455 و متوفی در 17 محرم سال 527 هَ . ق . او راست : 1 -...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.