گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی نویسه گردانی: ʽLY علی . [ ع ُ ] (اِ) ممال عُلی ̍ در فارسی . رجوع به عُلی ̍ شود : جمال حسن معالی ابوالحسن طاهرکه از ثری اثر قدر اوست تا به علی .ادیب صابر. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۴ ثانیه واژه معنی چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد که در 14 هزارگزی شمال خاوری فریمان و 4هزارگزی باختر را... چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد که در 37 هزارگزی شمال خاوری فریمان واقع است و یک... چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند که در 43 هزارگزی شمال باختری قاین واقع است . کوهستانی ... چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا که در 58 هزارگزی شمال باختر سمیرم ، کنار راه سویگان به سمیرم وا... چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 42 هزارگزی شمال خاور لردگان و 5 هزارگزی راه ... چشمه علی چشمه علی . [ چ َ م َ / م ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اراضی نیزار بخش حومه ٔ شهرستان قم که در 43 هزارگزی جنوب باختر قم و یک هزارگزی ... خواجه علی خواجه علی . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای ... صوفی علی صوفی علی . [ ع َ ] (اِخ ) (شیخ ...) در سلک اعاظم مریدان شیخ زین الدین خوافی بود و بر ادای وظائف طاعات و عبادات مراقبت داشت و جمعی کثیر از... علی اطول علی اطول . [ ع َ ی ِ اَ وَ ] (اِخ ) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی ، مشهور به قره باش . رجوع به علی اطول قره باش شود. علی اعرج علی اعرج . [ ع َ ی ِ اَ رَ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن شریف حسنی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به اعرج . از پادشاهان دولت سجلماسة در مغرب . رجوع ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۰۶ ۳۰۷ ۳۰۸ ۳۰۹ ۳۱۰ صفحه ۳۱۱ از ۵۷۸ ۳۱۲ ۳۱۳ ۳۱۴ ۳۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود