علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی .[ ع ِل ْ لی ی ] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا نوشته میشود. (یادداشت مرحوم دهخدا). منزلی در آسمان هفتم که در آن ارواح مؤمنان میباشد. (ناظم الاطباء). ج ، عِلّیّین ، عِلّیّون . || اشراف و أجلّه ٔمردم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عُلّیة. عِلّیة. عُلّی . (اقرب الموارد). || (ص نسبی )منسوب به علة که بطنی است از قضاعة. (از سمعانی ).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۹ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن واسطی . علی بن احمدبن علی بن محمدبن دواس قناواسطی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن واسطی . از معاریف علمای نجو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن والی بن حمزة. ریاضی دان و مقیم مکه بود و در سال 999 هَ . ق . در قید حیات بوده است . او راست : تحفةالعددلذوی الرشد و ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وس . علی بن اسماعیل بن موسی بن علی بن حسن بن محمد دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عمادالدین و به ابن وس و ملقّب به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وصیف ، مشهور به خشکناجه و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی خشکناجه شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وضاح . علی بن محمدبن محمدبن محمدبن وضاح بن محمدبن وضاح شهرابانی ، ملقّب به کمال الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشه...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن وفا. علی بن محمدبن محمدبن وفا قرشی انصاری سکندری شاذلی مالکی ، مشهور به ابن وفا و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به عل...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ولی . او راست : تحفةالاعداد فی الحساب ، به ترکی ، که آن را در عهد سلطان مرادخان بن سلیم خان در مکه ٔ مکرمه تألیف کر...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهاس . علی بن حسن بن ابی بکربن حسن بن علی خزرجی زبیدی یمنی ، مشهور به ابن وهاس و ملقّب به موفق الدین و مکنّی ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهاس . علی بن عیسی بن حمزةبن وهاس ، مکنّی به ابوالطیب و مشهور به وهاس . رجوع به علی (ابن عیسی بن حمزةبن ...) شود...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن وهبان . ابن ابی اصیبعة در عیون الانباء گوید که : محمدبن زکریای رازی کتابی برای علی وهبان نوشته است که درآن بابی ...