علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی .[ ع ِل ْ لی ی ] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا نوشته میشود. (یادداشت مرحوم دهخدا). منزلی در آسمان هفتم که در آن ارواح مؤمنان میباشد. (ناظم الاطباء). ج ، عِلّیّین ، عِلّیّون . || اشراف و أجلّه ٔمردم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عُلّیة. عِلّیة. عُلّی . (اقرب الموارد). || (ص نسبی )منسوب به علة که بطنی است از قضاعة. (از سمعانی ).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن اسحاق بن احمدبن حسن حسنی یمنی صنعانی . رجوع به علی صنعانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن داوود رزاز. رجوع به علی رزاز شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن سلیمان بن حمزه ٔ مقدسی سالحی حنبلی ، ملقب به فخرالدین . رجوع به علی مقدسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن طرطوسی حرمی ، مکنی به ابوبکر. از علمای قرن چهارم هجری . رجوع به علی حرمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن علی واحدی نیشابوری شافعی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن احمد ابن ...)، و مآخذ ذیل شو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن عمربن سالم بن عبیداﷲبن حسن علوی حسینی زیدی شافعی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی زیدی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن غزال نیشابوری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن احمدبن ...)، و مآخذ ذیل شود: معجم المؤ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن کوثر محاربی غرناطی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی محاربی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن معصوم بن نصیرالدین بن ابراهیم بن سلام اﷲبن مسعودبن محمدبن منصور حسنی حسینی ، مشهور به ابن معصوم . ا...
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن یوسف بن مروان بن عمرغسانی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی غسانی شود.