اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی .[ ع ِل ْ لی ی ] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا نوشته میشود. (یادداشت مرحوم دهخدا). منزلی در آسمان هفتم که در آن ارواح مؤمنان میباشد. (ناظم الاطباء). ج ، عِلّیّین ، عِلّیّون . || اشراف و أجلّه ٔمردم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عُلّیة. عِلّیة. عُلّی . (اقرب الموارد). || (ص نسبی )منسوب به علة که بطنی است از قضاعة. (از سمعانی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۳.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن حسین انصاری ، مشهور به حاجی زینل عطار. از دانشمندان قرن هشتم هجری . رجوع به حاجی زینل عطار شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بدلیسی حنفی ، ملقب به حسام الدین . رجوع به علی بدلیسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بیاعی . محدث . رجوع به علی بیاعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین جوری (یا حوری )، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی جوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین خلیعی شاعر، مکنی به ابوالحسین . رجوع به علی خلیعی (ابن حسین ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین حسینی مرعشی . رجوع به علی مرعشی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین خیقانی حلی نجفی . رجوع به علی خیقانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین داوودی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی داوودی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین شاکر جرکسی پارسی . رجوع به علی شاکر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین طریحی نجفی . رجوع به علی طریحی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.