اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ لی ی ] (ع ص ) بلند. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد). بلندبرآمده و درشت . || بزرگ و بلندقدر و شریف . (منتهی الارب ). شریف . (لسان العرب ). شریف و بزرگ . (از اقرب الموارد). || آنکه بالاتر از او چیزی نیست . (از لسان العرب ) (از متن اللغة). بزرگوار و برتر از همه ٔ خلق . (مهذب الاسماء). || توانا و کلان . (منتهی الارب ). سخت و صلب . (از لسان العرب ). سخت و قوی . (از اقرب الموارد). سخت و قوی و صلب . (از متن اللغة). || کسی که در مقابل زنان نرم باشد. (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (ذیل اقرب الموارد). || (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء).از اسماء حسنی است . (از اقرب الموارد) :
این علی را از نژاد بوعلی اندر جهان
نیست همتای تو فرزندی فواﷲ العلی .

سوزنی .


ج ، عِلْیة (منتهی الارب ) (لسان العرب ) (اقرب الموارد)، عَلیّون ، عَلیّین . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
علی رامز. [ ع َ ی ِ م ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم رامزبن ابراهیم حسن . وی دارای درجه ٔ دکتری در طب بود و در موسیقی و نقاشی و رسم توانایی داشت ....
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن احمدبن عرام بن احمد ربعی اسوانی . عالم و ادیب مصری بود و در سال 580 هَ . ق . درگذشت . و او را تألیفات ...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن میمون ربعی دمشقی ، مشهور به ابن ابی زروان ، محدث وحافظ بود. در سال 362 هَ . ق . متولد شد و...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عدلان بن حمادبن علی ربعی موصلی ، ملقّب به عفیف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی موصلی شود.
علی ربعی . [ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن عیسی بن فرج بن صالح ربعی شیرازی الاصل بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به کمال الدین و منعوت به ا...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن صافی بن شجاع ربعی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . مورخ و ساکن دمشق بود و در سال 435 یا 444 هَ . ق ...
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمد ربعی ، مشهور به لخمی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی لخمی شود.
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن بن نبهان یشکری ربعی . رجوع به علی یشکری شود
علی ربعی . [ ع َ ی ِ رَ ] (اِخ ) ابن مقرب بن منصوربن مقرب بن حسن بن عزیزبن ضبار ربعی عیسونی احسائی ، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوع...
علی حصار. [ ع َ ی ِ ح َص ْ صا ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن ابراهیم خزرجی فاسی ، مشهور به حصار و مکنّی به ابوالحسن . وی در فاس متولد شد و در س...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.