اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ لی ی ] (ع ص ) بلند. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد). بلندبرآمده و درشت . || بزرگ و بلندقدر و شریف . (منتهی الارب ). شریف . (لسان العرب ). شریف و بزرگ . (از اقرب الموارد). || آنکه بالاتر از او چیزی نیست . (از لسان العرب ) (از متن اللغة). بزرگوار و برتر از همه ٔ خلق . (مهذب الاسماء). || توانا و کلان . (منتهی الارب ). سخت و صلب . (از لسان العرب ). سخت و قوی . (از اقرب الموارد). سخت و قوی و صلب . (از متن اللغة). || کسی که در مقابل زنان نرم باشد. (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (ذیل اقرب الموارد). || (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء).از اسماء حسنی است . (از اقرب الموارد) :
این علی را از نژاد بوعلی اندر جهان
نیست همتای تو فرزندی فواﷲ العلی .

سوزنی .


ج ، عِلْیة (منتهی الارب ) (لسان العرب ) (اقرب الموارد)، عَلیّون ، عَلیّین . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن حجه ٔ حموی حنفی ، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوبکر. رجوع به ابن حجة (ابوالمحاسن تقی ...
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بصیر حاکمی حموی حنفی . رجوع به علی بصیر شود.
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن کامل بن اسماعیل حموی ، ملقّب به علاءالدین . متوفی در سال 860 هَ . ق . او راست : الافراد فی معرفةالاض...
علی حموی . [ ع َ ی ِح َ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مشهور به ابن ملیک . از شعرای عرب . رجوع به علاءالدین (ابن ملیک ) شود.
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن احمدبن عمادالدین قادری حموی ، ملقّب به علاءالدین . وی مفسر بود و در سال 793 هَ .ق ...
علی حموی .[ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن محمودبن ابی بکر حموی مصری حنبلی ، مشهور به ابن مغلی و ملقّب به علاءالدین . فقیه بود (771 - 828 هَ ...
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن مقاتل بن عبدالخالق حموی (695 - 761 هَ . ق .). او را دیوان شعری است در اشعار زجل ۞ ، در دو مجلد. (ا...
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن احمدبن علی بن احمدبن قاسم گیلانی قادری حموی . رجوع به علی گیلانی شود.
علی حموی . [ ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) علوان بن عطیه بن حسن بن محمدبن حداد هیتی . رجوع به علوان حموی شود.
علی حسنس . [ ع َ ی ِ ح ُ ن ُ] (اِخ ) ابن محمدبن موسی بن سعیدبن مهدی انباری ، مکنّی به ابوالقاسم و ملقّب به حسنس ۞ و مشهور به ابن صفدان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.