اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أبان مهلبی . رجوع به علی مهلبی (ابن أبان ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالکریم بن دینار بصری واسطی کاتب ، مکنّی به ابوالحسین . رجوع به علی بصری (ابن محمدبن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحیم بن محب الدین بن ایوب مکی شافعی ، مشهور به ایوبی . رجوع به علی ایوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالصمدبن عبدالاحدبن عبدالغالب همدانی مضری سخاوی ، ملقّب به علم الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علم...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالعزیزبن فتوح بن ابراهیم تغلبی موصلی دمشقی شافعی ، ملقّب به تاج الدین و مشهور به ابن دریهم (712 -762 ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن سدیر. وی از اطبای قرن ششم هجری و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی است . ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوعبداﷲ و مشهور به ابن باکو، از عرفای نیمه ٔ اول قرن پنجم هجری و معاصر القادر و القائم عبا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف بصری مدائنی ، مکنّی به ابوالحسن . مؤرخ و اخباری و راویه ٔ شعر. رجوع به ابوالحسن مدائنی و...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن احمد بحرانی . رجوع به علی بحرانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عبدالظاهربن نشوان جذامی مصری سعدی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی سعدی شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن علی بن زکریا زبحی جرجانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی زبحی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.