علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بکش ، مکنی به ابوالحسن . وی طبیب بود، و در 25 یا 26 ذی القعده ٔ سال 394 هَ . ق . درگذشت . او را مقالاتی کوتاه است . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 4 از تاریخ الحکماء قفطی ص 235). و نیز رجوع به ابوالحسن (علی بن ابراهیم بن بکوس ) شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۶ ثانیه
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن غدیر. علی بن منصوربن مضرس بن قیس غنوی جزری ، مشهور به ابن غدیر. رجوع به علی جزری شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن غراب ، مکنّی به ابوالولید. محدث بود. ورجوع به ابوالولید (علی بن ...) شود. ابن الندیم گوید:وی فقیه و از مشایخ شیعه و...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن غراب فرازی کوفی ، مکنّی به ابوالحسن . تابعی بود. و رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن غسان . علی بن مؤمل بن علی بن غسان مصری ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن غسان . رجوع به علی مصری (ابن مؤمل ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن غلام علی هیدجی زنجانی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر زنجانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فاضل مازندرانی ، ملقّب به زین الدین . رجوع به علی مازندرانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فاکهی .علی بن حسن همدانی ، مشهور به ابن فاکهی و مکنّی به ابوالفضل . رجوع به علی فاکهی (ابن حسن همدانی ) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فتح ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به مطوق . رجوع به مطوق (علی بن ...) و علی مطوق شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فتح اﷲ نهاوندی نجفی . رجوع به علی نهاوندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فخرالدوله ، مکنّی به ابوالقاسم و ملقّب به مجیرالدوله . وی بعد از درگذشت برادرش عمیدالدوله در زندان خلیفه ٔ عباسی ،...