اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بکوس ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) و نیز به علی بن ابراهیم بن بکش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۵۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی الحسن اردبیلی تبریزی شافعی ، ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی تبریزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی زرع فاسی .مکنّی به ابوالحسن . «بروکلمان » نام ابوالحسن ابی زرع را بدین صورت آورده است . رجوع به ابن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن علی بن عیسی بن محمدبن عیسی حسنی شافعی سمهودی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن محمدبن محسن جلال حسنی صنعانی . رجوع به علی جلال شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد زیدی ملقّب به منصور. از بنی قاسم و از نوادگان الهادی الی الحق . امام زیدی یمن . رجوع به علی زیدی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد علوی حنفی . ادیب مصری . رجوع به علی حنفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد نیشابوری ، مشهور به ابن ابی الطیب و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن اماجور منجم ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ابی القاسم عبداﷲبن ...) و به ابن اماجور شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن جعفر. از ذریه ٔ جعفر طیار. رجوع به علی جعفری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن جعفربن نجیح بن بکر بصری ، مشهور به ابن مدینی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بصری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.