اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی حسن فضلوی . پدر او ابوالحسن فضلوی رئیس کردانی بود که در سال 500 هَ . ق . از جبل السماق شام به لرستان آمدند. و علی را واقعه ای در شکار اتفاق افتاده است که در تاریخ حبیب السیر مذکور میباشند، بدانجا مراجعه شود. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 325).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن منصوربن مضرس بن قیس غنوی جزری ، مشهور به ابن غدیر. رجوع به علی جزری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن منصوربن ناصر مقدسی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی مقدسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن منصور فاسی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی فاسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن منقی . علی بن خلیفةبن علی نحوی ، مشهور به ابن منقی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی (ابن خلیفةبن علی نحوی ) ش...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن منیر. علی بن محمدبن منصوربن ابی القاسم بن مختاربن ابی بکربن علی جذامی اسکندری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به زین...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی (شیخ خواجه ...)، از متصوفه ٔعهد صفویه . رجوع به علی (ابن صدرالدین موسی ) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن ابراهیم رومی قوچ حصاری ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی قوچ حصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفربن محمدبن احمدبن طاووس علوی فاطمی ، حسینی حلی ، مشهور به ابن طاووس ومکنّی به ابوالقاسم یا ابوالحسن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفربن محمدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام . هشتمین امام از ائمه ٔ شیعه اثناعشریة. رجوع ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن موسی بن شفیعبن رفیع تبریزی ، ملقّب به ثقةالاسلام . رجوع به علی تبریزی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.