علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد، ملقب به علاءالدین (متوفی در سال 706 هَ . ق .). وی از قاریان بود. او راست : شرح الشاطبیة فی القراآت . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 9 از کشف الظنون ص 548).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن تاشفین لمتونی ، مکنّی به ابوالحسن . دومین تن از ملوک نقابدار مرابطان در مراکش . رجوع به علی لمتونی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن حریز (یا جریر)بن فضل بن معضادبن فضل لخمی شطنوفی شافعی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن حسن زرندی انصاری ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی زرندی شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن یوسف بن حیدرةبن حسن رجبی ، ملقّب به شرف الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی رجبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن رمضان موصلی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی موصلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن زیان وطاسی ، مکنّی به ابوحسون . وزیر عبدالحق بن عثمان در فاس . رجوع به علی وطاسی (ابن یوسف بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن شیبان ماردینی ، مشهور به ابن صفّار وملقّب به جلال الدین . وی در سال 575 هَ . ق . در ماردین متولد شد. رجوع ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن عبدالجلیل نیلی ، ملقّب به ظهیرالدین . رجوع به علی نیلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن عبداﷲبن یوسف جوینی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی جوینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن علی بن مطهر حلی ، ملقّب به رضی الدین . رجوع به علی حلی شود.