اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد، مکنی به ابوالفتوح . از حقوقدانان بود و در سال 1289 هَ . ق . در استان غربی مصر متولد شد. و در دانشکده ٔ منپلیه ٔ فرانسه تحصیل علم حقوق کرد و به مصر بازگشت و چندین مدرسه ٔ مختلف تأسیس کرد و در سال 1331 هَ . ق . در قاهره درگذشت . او راست : 1- خواطر فی القضاء و الاقتصاد و الاجتماع . 2- سیاحة مصری فی اروبا سنة 1900 م . 3- الشریعة الاسلامیة و القوانین الوضعیة. 4- المذهب الاجتماعی فی التشریع الجنائی . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 22 از فهرس المؤلفین بالظاهریة و معجم المطبوعات ص 322 و فهرس الازهریة ج 6ص 21 و مرآة العصر ج 2 ص 273 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 67).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتائی بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن بسام . وی شاعر بود و در سال 230 هَ ....
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ولید، ملقّب به والدالجمیع. رجوع به علی والدالجمیع شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن وهب مسعری . رجوع به علی مسعری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن هلال جزائری عراقی شیعی ، مشهور به ابن هلال . رجوع به علی جزائری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی بن احمدبن عمادالدین قادری حموی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی حموی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی درینی انباری ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به ثقةالدولة. رجوع به علی انباری (ابن محمدبن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلامه ٔ صنعانی . رجوع به علی سلامة شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یحیی سلمی سمیساطی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به علی سمیساطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف بن مسعود قیسی قرطبی شاعر، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن خروف و ملقّب به نظام الدین . وی از اهالی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف خروفه ٔ اندلسی رندی نحوی . رجوع به علی اشبیلی (ابن محمدبن علی بن محمدبن ... مشهور به ابن خروف ) شود...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.