علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن احمد، مکنی به ابوالفتوح . از حقوقدانان بود و در سال 1289 هَ . ق . در استان غربی مصر متولد شد. و در دانشکده ٔ منپلیه ٔ فرانسه تحصیل علم حقوق کرد و به مصر بازگشت و چندین مدرسه ٔ مختلف تأسیس کرد و در سال 1331 هَ . ق . در قاهره درگذشت . او راست : 1- خواطر فی القضاء و الاقتصاد و الاجتماع . 2- سیاحة مصری فی اروبا سنة 1900 م . 3- الشریعة الاسلامیة و القوانین الوضعیة. 4- المذهب الاجتماعی فی التشریع الجنائی . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 22 از فهرس المؤلفین بالظاهریة و معجم المطبوعات ص 322 و فهرس الازهریة ج 6ص 21 و مرآة العصر ج 2 ص 273 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 67).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۵.۰۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن حسن بن علی بن اسماعیل جرجانی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . فقیه و ادیب و شاعرو مورّخ و مفّسر و خطّاط و ن...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن عبدالرزاق مرغینانی ، ملقّب به ظهیرالدین . رجوع به علی مرغینانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن علی بن جابر مغربی بغدادی ، ملقّب به تقی الدین . رجوع به علی مغربی (ابن عبدالعزیزبن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن محمد دولابی . رجوع به علی دولابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن مرزبان بن شاپور بغوی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بغوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن وزیر جَرَوی ، مشهور به ابن جروی . از فرماندهان شجاع مصری است . پدرش بر مطلب بن عبداﷲ و سری بن حکیم ، دو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالعظیم تبریزی خیابانی . رجوع به علی تبریزی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالغفار جرجانی کاتب ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی جرجانی (ابن عبدالغفار...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی عشاقی . رجوع به علی عشاقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی فهری حصری ضریر قیروانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی حصری شود.