علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن بکری ، مکنی به ابوالحسن . نام او رابصورت «علی بن عمربن احمدبن عبدالباقی بن بکری » نیز آورده اند. وی کتابدار کتابخانه ٔ نظامیه و از مردم باب الازج بود و در هجدهم رمضان سال 575 هَ . ق . درگذشت ودر «وردیه » دفن گردید. او نحو را نزد ابوالسعادات بن شجری و لغت را نزد ابومنصور جوالیقی فراگرفت . او راخطی نیکو بود و تعداد بسیاری از کتب را به خط خویش نگاشته است . (از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 104).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن ابی سعید عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی صدفی یمنی مصری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابن یونس (ابوالحسن ع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب بن عبدالمطلب حسینی همدانی نجفی . رجوع به علی همدانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب بن عبدمناف ۞ بن عبدالمطلب بن هاشم بن نضربن کنان بن خزیمةبن مدرک بن الیاس بن مضربن نزاربن معدبن عدنان ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طلحه ٔ شامی ، مکنی به ابوطلحة. از روات حدیث بود. رجوع به ابوطلحة (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طیب ، علی بن عبداﷲبن احمد نیشابوری ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن ابی الطیب .رجوع به علی نیشابوری (ابن عب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی عاص . وی فرزند ابوالعاص و زینب بنت خدیجة (ع ) است که نزدیک به بلوغ درگذشت . (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 430).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی عاص بن ربیعبن عبدالعزی بن عبدشمس بن امیه ٔ قرشی عبشمی . رجوع به علی عبشمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی عبداﷲ هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن منجم . رجوع به علی بن هارون بن علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أبی عزبن عبداﷲ باجسرای حنبلی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی باجسرای شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن أبی علی بن محمدبن سالم تغلبی آمدی حنبلی شافعی ، ملقب به سیف الدین . رجوع به علی آمدی شود.