علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن تقی بن صالح ، مشهور به ابن حجة و شهید ثانی (911 - 957 هَ . ق .). فقیه و اصولی و محدث و متکلم بود و در مکه اقامت داشت . او راست : 1- البدایة فی الدرایة. 2- روض الجنان فی شرح الارشاد، در فقه شیعه . 3- غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین . 4- کتاب الرجال و النسب و تحقیق الایمان و الاسلام . 5- المسالک ، در هفت مجلد. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 12 از هدیة العارفین ج 1 ص 747).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۵ ثانیه
علی خلج . [ ع َ خ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عباسی ، بخش بستان آباد شهرستان تبریز. واقع در 20 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد، و 2 هزارگزی...
علی دده . [ ع َ دَ دَ ] (اِخ ) ابن مصطفی موستاری سکتواری ، ملقّب به علاءالدین و مشهور به علی دده و شیخ التربة.وی صوفی بود و در شهر موستار مت...
علی رغم . [ ع َ لا رَ م ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بر خلاف میل و خواهش . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). به ناخواست . به ناخواه . بررغم . نه بر می...
علی سرا. [ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش کوچصفهان ، شهرستان رشت . واقع در 8هزارگزی شمال کوچصفهان و 5هزارگزی راه شوسه ٔ کوچص...
علی سرا. [ ع َ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان فومن . واقع در 3هزارگزی خاور فومن ، و یکهزارگزی جنوب راه فومن به ش...
علی لر. [ ع َ ل ُ ] (اِخ ) (امیر...) ابن بدربن شجاع الدین خورشیدبن ابی بکر. وی از امیرزادگان لر کوچک (لرستان ) بود که مخلوطی از کردان آسیای ...
علی کمر. [ ع َ ک َ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش نمین ، شهرستان اردبیل و دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و ح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
لیق علی . [ ع َ ] (اِخ ) از یاران امیر تیمور در جنگ باشاه منصور. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 434 شود.