علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن تقی بن صالح ، مشهور به ابن حجة و شهید ثانی (911 - 957 هَ . ق .). فقیه و اصولی و محدث و متکلم بود و در مکه اقامت داشت . او راست : 1- البدایة فی الدرایة. 2- روض الجنان فی شرح الارشاد، در فقه شیعه . 3- غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین . 4- کتاب الرجال و النسب و تحقیق الایمان و الاسلام . 5- المسالک ، در هفت مجلد. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 12 از هدیة العارفین ج 1 ص 747).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۲۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شجاع مصقلی . رجوع به علی مصقلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شداد، مکنّی به ابوکردوس . محدث است . رجوع به ابوکردوس شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان (الملک الاشرف ).ابن حسین بن محمدبن قلاوون ، ملقّب به الملک المنصور. از سلاطین دولت قلاوونیة در مصر و شام . رجو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعبان اقسرائی رومی حنفی . رجوع به علی اقسرائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شعیب سقا. از مشایخ تصوف . رجوع به علی سقا شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی (علی اصغر...). رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلبی شبینی شافعی . رجوع به علی شبینی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شلویة. وی ازمشایخ متصوفه بود و بیشتر در کوهها و صحراها می گشت و شیخ ابوعبداﷲ خفیف درباره ٔ او حکایتهائی دارد که در ن...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شمس الدین بن محمدبن زهران بن علی شافعی رشیدی ، مشهور به خضری . رجوع به علی خضری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شمعة. علی بن محمدبن عثمان بن محمدبن رجب بن علاءالدین دمشقی شافعی ، مشهور به ابن شمعة. رجوع به علی دمشقی (ابن م...