اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسد، مکنی به ابوالمعالی . امیربدخشان و معاصر ناصرخسرو بود. ابیات ذیل از اوست :
فخر دانا به دانش و ادب است
فخر نادان به جامه و سلب است
ادب و دانش از ادیب اکنون
خوار، ورچند مزد باادب است
ناکسان پیشگاه و کامروا
فاضلان دورمانده ، وین عجب است
سبب این همه نداند کس
جز همان کو مسبب سبب است
علی بن اسد چنین گوید
کاین جهان سربسر غم وتعب است .

(ازیادداشت مرحوم دهخدا).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن حبیب قلیوبی . شاعر مصری . رجوع به علی قلیوبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن حریق مخزومی بلنسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مخزومی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن حسن ، مشهور به مصری و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن سلمه ٔ مخزومی بلنسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مخزومی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن عبداﷲبن محمدبن علی باجی اندلسی مالکی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی باجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن عبداﷲبن نصیرالدین بن ملکان برتوانی حنفی . رجوع به علی برتوانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن علی بن یحیی بکری زیدی یمنی . رجوع به علی بکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن عمربن ابی زرع ، مکنّی به ابوالحسن یا ابوعبداﷲ و مشهور به ابن ابی زرع . رجوع به ابن ابی زرع شود.
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن محمدبن احمدبن محمدبن احمدبن معوض حسینی ببلاوی مالکی ادریسی اشعری . رجوع به علی ببلاوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن محمدبن عبداﷲبن عباد عبادی هروی شافعی مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی عبادی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.