علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔکندی محلی سخاوی مالکی ، ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جبارة (554 - 632 هَ . ق .). وی ادیب و نحوی و شاعر بود. و در قاهره درگذشت . اوراست : نظم الدر فی نقدالشعر. و نیز او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 34 از کشف الظنون ص 1961 و هدیة العارفین ج 1 ص 707 و الوافی صفدی ج 12 ص 6 و بغیة الوعاة سیوطی ص 329 و ایضاح المکنون ج 1 ص 507).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۵ ثانیه
علی . [ ع َل ْی ْ ] (ع مص ) بالای سقف برآمدن . (از منتهی الارب ). بالا رفتن و صعود کردن . (از تاج العروس ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). عِلْی . ...
علی . [ ع َل ْی ْ ] (اِخ ) موضعی است در جبال هذیل . و در شعر امیةبن ابی عائذ آمده است : لمن الخیام بعلی فالاحراص فالسودتَین فمجمع الابواص .(...
علی . [ ع ِل ْی ْ ] (ع مص ) بالای سقف برآمدن . (از منتهی الارب ). بالا رفتن و صعود کردن . (از تاج العروس ) (متن اللغة). عَلْی . عُلی ّ. رجوع به...
علی . [ ع ُل ْی ْ ] (ع اِ) بزرگان و اشراف و أجله . (از متن اللغة).
علی . [ع َ لا ] (ع جرف جر) بر. (ناظم الاطباء). برای استعلا بکار رود. (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (مغنی اللبیب ). مانند« :...
علی . [ ع ُ لا ] (ع اِمص ) بزرگی و بلندی قدر و بلندی در منزلت . (منتهی الارب ). بزرگی و شرف . (از اقرب الموارد). رجوع به علا شود. || (ص ، اِ...
علی . [ ع ُ لا ] (اِخ ) شهری است به سواد وادی القری . (منتهی الارب ) (از متن اللغة).علا. (معجم البلدان ) (متن اللغة). موضعی است از ناحیه ٔ واد...
علی . [ ع ُ لا ] (اِخ ) موضعی است به دیار غطفان . (منتهی الارب ). علا. (معجم البلدان ) (متنن اللغة).
علی . [ ع ُ لا ] (اِخ ) چند چاه است به دیار کلاب . (منتهی الارب ). چاههایی است نزدیک حصا از دیار کلاب . (از معجم البلدان ). چاههایی به دیار ب...
علی . [ ع ُ لا ] (اِخ ) موضعی است به دیار بنی تمیم . (از متن اللغة). علا. (متن اللغة).