علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔکندی محلی سخاوی مالکی ، ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جبارة (554 - 632 هَ . ق .). وی ادیب و نحوی و شاعر بود. و در قاهره درگذشت . اوراست : نظم الدر فی نقدالشعر. و نیز او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 34 از کشف الظنون ص 1961 و هدیة العارفین ج 1 ص 707 و الوافی صفدی ج 12 ص 6 و بغیة الوعاة سیوطی ص 329 و ایضاح المکنون ج 1 ص 507).
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکربن شرف ماردینی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی ماردینی (ابن محمدبن ...) شو...
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدبن ابی بکربن عبداﷲبن مفرج انصاری اسکندری شافعی ، ملقّب به شمس الدین . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکربن علی بن ابراهیم بن علی بن عدنان حسینی دمشقی حنفی ، مشهور به نقیب الاشراف . رجوع به علی نقیب الاش...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکربن مطیر، مشهور به ابن مطیر. فقیه بود و در رجب سال 1084 هَ . ق . درشهر زیدیة درگذشت . او راست : مختصرالت...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر شعبی یمانی . رجوع به علی شعبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن محمدبن ابی بکر مطیری . رجوع به علی مطیری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی حسن (یا ابی الحسین ) اندلسی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اندلسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی زکریا یحیی وطاسی بادسی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابوحسون . از ملوک بنی وطاس در فاس . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی فهم داودبن ابراهیم تنوخی ، مکنّی به ابوالقاسم . رجوع به ابوالقاسم تنوخی و نیز به علی بن محمدبن داودب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی قاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی . رجوع به علی دادسی شود.