اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن جباره ٔکندی محلی سخاوی مالکی ، ملقب به شرف الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جبارة (554 - 632 هَ . ق .). وی ادیب و نحوی و شاعر بود. و در قاهره درگذشت . اوراست : نظم الدر فی نقدالشعر. و نیز او را دیوان شعری است . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 34 از کشف الظنون ص 1961 و هدیة العارفین ج 1 ص 707 و الوافی صفدی ج 12 ص 6 و بغیة الوعاة سیوطی ص 329 و ایضاح المکنون ج 1 ص 507).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ مصری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی مصری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ منفلوطی . رجوع به علی منفلوطی (ابوالنصر) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالمجید، مکنّی به ابوالحسن . تابعی بود. و رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالمحسن بن دوالیبی بغدادی شامی حنبلی ، مکنّی به ابوالمعالی ملقّب به عفیف الدین . رجوع به علی دوالیبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقّب به عمادالدین . رجوع به علی بندنیجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن حسام الدین جونفوری هندی ، مشهور به متقی و ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی متقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن عباس قزوینی نحوی ، مکنّی به ابوطالب . رجوع به علی قزوینی (ابن عبدالملک ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک رقی ، مکنّی به ابوالحصین . رجوع به علی رقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالمؤمن بن عبداﷲ، مکنّی به ابوالحسن . تابعی بود. و رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عبدالواحدبن علی بن جعفر نهدی حمیری . رجوع به علی نهدی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.