علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن التمش ، ملقب به جلال الدین . وی حاکم قنوج بود و در ماه شعبان سال 645 هَ . ق .هنگامی که برادرش سلطان ناصرالدین محمودبن شمس الدین التمش به فتح ولایت میان دوآب مبادرت کرد همراه وی بود و پس از پایان جنگ و جدال ، ناصرالدین محمود ایالت کهتل را به برادر خود جلال الدین علی تفویض کرد، ولی جلال الدین علی بر اثر برخی توهمات از راه کوهستان بجانب لاهور فرار کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 624).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۱ ثانیه
علی طوبی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن حسن بن طوبی . مکنی به ابوالحسن . ادیب و نویسنده و شاعر و معاصر معزبن بادیس بود. وی به مشرق نیز سفر کرد. ...
علی طوری . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ طوری مصری حنفی . فقیه قرن دهم هجری بود و در سال 1004هَ . ق . در مصر درگذشت . او راست : ذخیرالناظر، در...
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ملقب به علاءالدین .متوفی در 860 هَ . ق . رجوع به علاءالدین طوسی شود.
علی طوسی .[ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد اسدی طوسی . مکنی به ابونصر. شاعر مشهور. رجوع به اسدی (علی بن احمد...) شود.
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن اسحاق طوسی . وی پدر خواجه نظام الملک و از عمال دیوان سلجوقیان بود و به سخاوت و کرم و مروت شهرت داشت . ...
علی طوسی . [ ع َی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سنان طوسی تیمی . مکنی به ابوالحسن . از بزرگان علمای کوفه . رجوع به طوسی (ابوالحسن علی ...) و معج...
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن رضابن محمدبن حمزه ٔ حسینی موسوی طوسی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن دفترخوان . ادیب و شاعر بو...
علی سقاط. [ ع َ ی ِ س َق ْ قا ] (اِخ ) ابن محمدبن علی مغربی . مشهور به سقاط و مکنی به ابوالحسن . متکلم و شاعر بود. در فاس متولد شد و در سال ...
علی سقاف . [ ع َ ی ِ س َق ْ قا ] (اِخ ) ابن ابی بکربن عبدالرحمان سقاف علوی . ملقب به نورالدین . و در هدیةالعارفین نام او به صورت «علی بن ابی...
علی سقاف . [ ع َ ی ِ س َق ْ قا ] (اِخ ) ابن شیخ بن محمدبن علی سقاف علوی . مشهور به ابن شهاب الدین . نسابه بود و در سال 1136 هَ . ق . در تریم...