اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن التمش ، ملقب به جلال الدین . وی حاکم قنوج بود و در ماه شعبان سال 645 هَ . ق .هنگامی که برادرش سلطان ناصرالدین محمودبن شمس الدین التمش به فتح ولایت میان دوآب مبادرت کرد همراه وی بود و پس از پایان جنگ و جدال ، ناصرالدین محمود ایالت کهتل را به برادر خود جلال الدین علی تفویض کرد، ولی جلال الدین علی بر اثر برخی توهمات از راه کوهستان بجانب لاهور فرار کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 624).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۵ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل فوشنجی (شیخ ...) مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن فوشنجی و نیز به علی بن احمدبن سهل فوشنجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سیدکمال الدین بن سیدقوام الدین مرعشی آملی (سید...). رجوع به علی آملی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سیدة. علی بن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر، مشهوربه ابن سیدة و مکنّی به ابوالحسن . متولد در سال 398هَ . ق . در مرسیة. رج...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاطر. علی بن ابراهیم بن محمد همام بن محمدبن ابراهیم بن حسن انصاری دمشقی ، مشهور به ابن شاطر و مطعم ، و ملقّب به ع...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاکر موستاری ، مشهور به جابی زاده . رجوع به علی جابی زاده شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاهک عصار ضریر بیهقی . رجوع به علی بیهقی (ابن شاهک ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاه محمود بافقی . رجوع به علی بافقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاهمرادبن اسدبن جلال الدین بن حسن طباطبائی حسنی نجفی . رجوع به علی طباطبائی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن شاه مظفربن مبارزالدین (شاه ...) رجوع به علی بن مظفربن مبارزالدین شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن شبیه . علی بن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ، علو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.