علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اوچ قرابهادر (شیخ ...). وی از امیرزادگان بود، و در ذی حجه ٔ سال 808 هَ. ق . امیر سیدخواجه ، با او و برادرانش و تیمور ملک دولدای هم پیمان شده میخواستند علیه میرزا شاهرخ قیام کنند، ولی میرزا شاهرخ بموقع ازین نقشه آگاه شده آنها را تنبیه کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 559).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۷۲ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن الیاس (امیر...). در سال 322 هَ . ق . که معزالدوله به اشاره ٔ برادر بزرگتر خود عمادالدوله به قصد تسخیر کرمان روان شد...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن الیاس آغاجی بخاری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی آغاجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اماجور، علی بن ابی قاسم عبداﷲبن اماجور منجم ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ابی القاسم ...) و به ابن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن امراﷲحنائی . رجوع به علی حناوی زاده (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ام ولد، علی بن عبدالعزیز،بن حسام بن حامد رومی ، مشهور به ابن ام ولد و ولدزاده ٔ رومی . رجوع به علی رومی (ابن عبدال...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). پدر او امیر ارغونشاه جونی قربانی حاکم نیشابور بود، و خود علی بیک بر حدود مرو...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن امیر علی قوشچی (امیر شیخ ...). وی از امرای سلطان ابوسعید بود. و ابوسعید در سال 730 هَ. ق . وی را بهمراهی خواجه علاءا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن امیر محمد برندق برلاس (میرزا علی بیک ...). از شاهزادگان تیموری . رجوع به علی بیک بن امیر محمد... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن امیر مؤیدارلات . وی در هنگام لشکرکشی دوم امیر تیمور گورکانی به خراسان ، همراه او بود. و امیر تیمور درین جنگ قلعه ٔ...
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن أمین جزائری . رجوع به علی جزائری شود.