علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بسام شنترینی اندلسی ، مکنی به ابوالحسن (477 - 542 هَ . ق .). ادیب و شاعر و مورخ رجوع به ابن بسام و به کتب ذیل شود. معجم المؤلفین ج 7ص 43 و کشف الظنون ص 825 و معجم الادباء ج 12 ص 275 و تاریخ الفکر الاندلسی ص 288 و المخطوطات التاریخیة و ص 56و هدیة العارفین ج 1 ص 702 و ایضاح المکنون ج 1 ص 541 والوافی صفدی ج 12 ص 13 و فهرس المؤلفین بالظاهریة.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۴۱ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سماقة. علی بن احمد سماقه ٔ عاملی مشغری . رجوع به علی سماقة (ابن احمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سنجر بغدادی حنفی ، مشهور به ابن سماک (یا ابن سباک ) و ملقّب به تاج الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بغدا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سندبن علی بن سلیمان لواتی الاصل ابیاری شافعی مصری . رجوع به علی ابیاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سودون یشبغاوی قاهری دمشقی حنفی ، مکنّی به ابوالحسن . شاعر بود ودر سال 810 هَ . ق . در قاهره متولد شد و در نیمه ٔ رجب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهروردی . علی بن مسلم بن محمدبن علی سلمی دمشقی شافعی خلوتی ، مشهور به ابن سهروردی و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل . تابعی است . (منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن ازهر اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن . از مشایخ صوفیه و معاصر جنید. رجوع به ابوالحسن (علی بن سهل ...) و نیز به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن ربن طبری ، مکنّی به ابوالحسن . طبیب و مطلع در طبیعیات و در انجیل . وی در طبرستان متولد شد و سپس نزد خلیفه ال...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل بن عباس بن سهل نیشابوری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سهل اصفهانی ، مکنّی به ابوالحسن (علی بن سهل ...) و نیز به اصفهانی شود.