علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بلبل الوزیر. وی به بغداد بود و خواهرزاده ای داشت که دچار سکته شده بود و توسط صاعدبن بشر معالجه گردید که شرح آن واقعه در عیون الانباء آمده است . (از عیون الانباء ج 1 ص 222).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۲ ثانیه
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن صدقه ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به شرف الدوله . پدر او وزیر المسترشد بود و نخستین کس از بنی صدقه بود ک...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن فضال بن عمربن أیمن کوفی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی کوفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن فضل ، مشهور به صردرو مکنی به ابومنصور. رجوع به صردر و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 66 و وفیات ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن لطف اﷲ حسینی قنوجی بخاری ، مشهور به صدیق حسن . رجوع به علی قنوجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن محمد حر عاملی . رجوع به علی حر شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن میمون ربعی دمشقی ، مشهور به ابن ابی زروان . رجوع به علی ربعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی اسنوی مصری شافعی ، ملقب به بدرالدین . رجوع به علی اسنوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی زمیلی بغدادی ، شافعی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بغدادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی لیثی مصری . رجوع به علی لیثی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی نیشابوری صندیلی حنفی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی نیشابوری شود.