علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم (188 تا 249 هَ . ق .). شاعر دربار المتوکل عباسی . رجوع به ابن جهم و نیز به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 54 و کشف الظنون ص 803 و تاریخ بغداد ج 11 ص 367 و طبقات الشعراء ابن معتز ص 151 و الموشح مرزبانی ص 344 و الاغانی ج 10 و ص 20 و کامل التواریخ ابن اثیر ج 7 ص 249 و طبقات الحنابلة ص 164 و دیوان ابن جهم تألیف خلیل مردم .
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۳.۶۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عرام . علی بن احمدبن عرام بن احمد ربعی اسوانی ، مشهور به ابن عرام . رجوع به علی ربعی (ابن احمدبن عرام بن ...) شو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عربی براده ٔ مغربی فاسی تیجانی (علی حرازم ...). رجوع به علی حرازم شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عروة. علی بن حسین بن عروه ٔ مشرقی دمشقی حنبلی ، مشهور به ابن زکنون و ابن عروة و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عساکر. نام و نسب وی چنین است : علی بن حسن بن هبةاﷲبن عبداﷲبن حسین دمشقی شافعی ، مشهور به ابن عساکر و ملقّب به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عساکربن مرحب بن عوام بطایحی ضریر، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بطایحی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عصار. علی بن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی ، مشهور به ابن عصار و مکنّی به ابوالح...
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن عصفور. علی بن مؤمن بن محمدبن علی حضرمی اشبیلی ، مشهور به ابن عصفور و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ابن عصفور و به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عطیفةبن مصطفی بن عیسی بن جلال الدین بن رضاءالدین بن سیف الدین بن میثةبن رضاءالدین بن محمدعلی بن عطیفه ٔ حسنی کاظمی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عطار. علی بن ابراهیم بن داوودبن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به علاءالدین و مشهو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد هیتی حموی (شیخ علوان ...). رجوع به علوان حموی شود.