اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جهم بن بدربن جهم بن سعود قرشی شامی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن جهم (188 تا 249 هَ . ق .). شاعر دربار المتوکل عباسی . رجوع به ابن جهم و نیز به کتب ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 54 و کشف الظنون ص 803 و تاریخ بغداد ج 11 ص 367 و طبقات الشعراء ابن معتز ص 151 و الموشح مرزبانی ص 344 و الاغانی ج 10 و ص 20 و کامل التواریخ ابن اثیر ج 7 ص 249 و طبقات الحنابلة ص 164 و دیوان ابن جهم تألیف خلیل مردم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۴.۹۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فخرالدین مسعودبن عزالدین حسین ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به حسام الدین . وی فرزند کهتر ملک فخرالدین مسعود نخستین...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فرات . علی بن محمدبن موسی بن حسن بن فرات نهرافی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن فرات ، وزیر المقتدر باﷲ عباسی ....
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فرامرزبن علاءالدوله ابوجعفر محمدبن دشمن زیاربن کاکویه ، مکنّی به ابومنصور. از دیالمه ٔ کاکویه بود که در کردستان از ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فرحون . علی بن محمدبن فرحون قیسی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن فرحون . رجوع به علی قیسی (ابن محمدبن فرحون...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضال . نام او علی بن حسن بن علی بن فضال بن عمربن ایمن کوفی ، و مکنّی به ابوالحسن است . رجوع به علی کوفی (ابن حس...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضال بن علی بن غالب بن جابربن عبدالرحمان بن محمدبن عمروبن عیسی بن حسن زمعه ٔ مجاشعی قیروانی فرزدقی ، مکنّی به ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضلان بزری ، محدث . رجوع به علی بزری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضل بن احمد اسفراینی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به حجاج . رجوع به ابوالحسن (علی بن فضل ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضل بن احمد قرمطی . رجوع به علی قرمطی (ابن فضل ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن فضل اﷲبن علی بن عبیداﷲ حسنی راوندی ، ملقّب به عزالدین . رجوع به علی راوندی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.