اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن ابی طالب باخرزی سخنی شافعی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن باخرزی و ابوالحسن علی بن حسن ... و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 65 و وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 454 و معجم الادباء ج 13 ص 33 و طبقات الشافعیه ٔ سبکی ج 3 ص 298 و النجوم الزاهره ٔ ابن تغری بردی ج 5 ص 99 و شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 327 و البدایه ٔ ابن کثیر ج 12 ص 112 و مفتاح السعاده ٔ طاش کبری ج 1 ص 213 و مرآةالجنان یافعی ج 3 ص 95 و کشف الظنون ص 761و سایر صفحات و المخطوطات العربیه ٔ کورکیس عواد ص 56و مخطوطات الموصل جلی ص 53 و مکتبةالمجلس النیابی ص 22 و فهرس المخطوطات المصورة سید ج 2 ص 62 و هدیة العارفین ج 1 ص 629 و سیرالنبلاء ذهبی ج 11 ص 229 و الوافی صفدی ج 12 ص 26 و ذیل تاریخ بغداد ابن نجار ج 10 ص 207 و طبقات الشافعیه ٔ اسنوی ص 41 و فهرس المؤلفین بالظاهریةو مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۷۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۷ ثانیه
علی . [ ع ُ ] (اِ) ممال عُلی ̍ در فارسی . رجوع به عُلی ̍ شود : جمال حسن معالی ابوالحسن طاهرکه از ثری اثر قدر اوست تا به علی .ادیب صابر.
علی . [ ع ِ لی ی ](ع اِمص ) بلندی . (از تاج العروس ) (اقرب الموارد).
علی .[ ع ِل ْ لی ی ] (ع اِ) مکان بلند. (یادداشت مرحوم دهخدا). || آسمان هفتم . (یادداشت مرحوم دهخدا). || دیوان خیر که در آن أعمال صلحا...
علی . [ ع ُل ْ لی ی ] (ع اِ) اشراف و اجله ٔ مردم . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). عِلّی . عِلّیة. عُلّیة.
علی . [ ع َ لی ی ] (ع ص ) بلند. (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (تاج العروس ) (اقرب الموارد). بلندبرآمده و درشت . || بزرگ و بلندقدر و شریف . (...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن آیبک بن عبداﷲ تقصادی ناصری دمشقی ، ملقب به علاءالدین . رجوع به علی دمشقی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن آیبک بن ترکمانی صالحی ، ملقب به نورالدین و منصور. دومین تن از ممالیک بحری در مصر و شام . رجوع به علی بحری (ابن ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن أبان مهلبی . رجوع به علی مهلبی (ابن أبان ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . از فضلای اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 هجری بود. وی در سال 1141 هَ . ق . متولد شد و در 1213 هَ . ق . درگذشت . ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، ملقب به بوش . محدث است . (از منتهی الارب ). و مؤلف تاج العروس لقب او را «بوشی » ذکر کرده است و می نویسد ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵۷۸ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.