علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن اسحاق ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به فخرالملک . وی بزرگترین فرزند نظام الملک بود. در سال 434 هَ . ق . متولد شد ودر سال 488 وزارت برکیارق را به عهده گرفت . سپس به نیشابور رفت و وزارت سنجر را عهده دار شد و در سال 500 در آنجا به دست یکی از فدائیان اسماعیلیه به قتل رسید. (از اعلام زرکلی از کامل ابن اثیر ج 10 ص 488 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 155 و تاریخ دولة آل سلجوق ص 79).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم حنظلی سمرقندی . رجوع به علی سمرقندی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت نوبختی ، سرسلسله ٔ یک شعبه از خاندان نوبختی بود. رجوع به علی نوبختی (ابن اسحاق بن ...)...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن خلف زاهی بغدادی ، مکنی به ابوالقاسم . رجوع به علی زاهی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن محمدبن غانیة، مشهور به ابن غانیة. وی امیر جزایر بالیار و نواحی آن در شرق اندلس بود. که در سال 579 هَ . ق...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق أبیوردی خاورانی ، ملقب به اوحدالدین . رجوع به علی أبیوردی شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن اسحاق برمکی . رجوع به علی برمکی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق طوسی . وی پدر خواجه نظام الملک بود. رجوع به علی طوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسحاق مروزی ، مکنی به ابوالحسن . تابعی بود. نیز رجوع به ابوالحسن علی ... شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسد، مکنی به ابوالمعالی . امیربدخشان و معاصر ناصرخسرو بود. ابیات ذیل از اوست :فخر دانا به دانش و ادب است فخر نادان ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسرافیل قنالی زاده (مولی ...). رجوع به علی قنالی شود.