علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن صدقه ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به شرف الدوله . پدر او وزیر المسترشد بود و نخستین کس از بنی صدقه بود که به وزارت رسید و لقب جلال الدوله داشت . این علی بن حسن همیشه نایب پدر خود در وزارت بود و هیچگاه بالاستقلال وزیر نشد. او را خطی خوش بود و در اواخر عمر رباطی بر ساحل دجله بنام «رباطالدرجة» ساخت و با عده ای از فقرا در آنجا عزلت گزید. تولد او در محرم سال 499 هَ . ق . و وفاتش در هفتم صفر سال 554 بوده است . (از معجم الادباء چ مصر ج 13 ص 49).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۴.۶۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عباس حسینی علوی ، مکنی به ابوالقاسم و مشهور به نسیب . رجوع به علی نسیب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالرحمان عمادی . رجوع به علی عمادی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن ابراهیم جذامی ، مشهور به ابن قفاص . رجوع به علی قفاص شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن عبدالرحمان امیمی شریشی . رجوع به علی امیمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن معتوق واسطی ، مشهور به ابن ثردة. رجوع به علی واسطی (ابن ابراهیم بن ...) شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عمربن خلیل بغدادی ، مشهور به خازن و ملقب به علاءالدین . رجوع به خازن شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسحاق کاتب . رجوع به علی کاتب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل بن صلاح حسنی یمانی صنعانی . رجوع به علی صنعانی شود.
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن عیسی بن سعدالخیر انصاری بلنسی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بلنسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن همام بن محمدبن ابراهیم بن حسن انصاری دمشقی ، مشهور به ابن شاطر و مطعم و ملقب به علاءالدین و م...